امروزه به خوبی روشن است که یکی از عناصر فعال تبلیغات اغراق و بزرگنمایی است. پس چگونه خدمات خود را معرفی کنیم و مشتریان خود را با کالا و محصول خود آشنا کنیم؟
ادامه مطلب ...پیشینه
دوره باستان که از آغاز تا انقراض شاهنشاهی هخامنشی، تقریباً از سده بیستم تا حدود چهارم و سوم پیش از میلاد را دربرمیگیرد. از زبانهای ایرانی باستان چهار زبان آن شناخته شدهاست: مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستان . از زبان مادی و سکایی که یکی در غرب ایران و منطقه فرمان روایی ماد و دیگری در شمال، از مرزهای چین تا دریای سیاه، از جمله بین اقوام پارت و ساکنان سغد، رایج بوده، تنها کلمات و عباراتی در آثار دیگران برجای ماندهاست. اما از زبانهای اوِستایی و پارسی باستان مدارک بسیار در دست است. زبان اوِستایی، گویش مردم اطراف دریاچه هامون در سیستان بوده و زرتشت کتاب خود را به این زبان نوشتهاست.
پارسی باستان زبان مادری و زبان میهن اصلی خانواده و دودمان هخامنشی بودهاست. نخستین شواهد نوشتاری از این زبان، سنگنبشته بیستون است که تاریخ آن به قرن ششم پیش از میلاد برمی گردد. درهمین زمان لهجههای دیگر ایرانی باستان نیز وجود داشته که پا به پای چهار زبان مهم دوران باستان مراحل تکاملی را میپیمودهاست، مانند زبانهای بلخی، سغدی، پارتی و خوارزمی.
زبانهای ایرانی به سه دسته تقسیم میشوند:
زبانهای ایرانی باستان
زبانهای ایرانی میانه
زبانهای ایرانی نو (شرقی و غربی)
این دستهبندی مطلقاً از لحاظ زمانی نیست، بلکه از نظر زبانشناسی هم هست.
ایرانی باستان[ویرایش]
زبان نیاایرانی نیای مستقیم این دسته از زبانهای ایرانی است.
از جمله زبانهای این دسته عبارتاند از زبانهای اوستایی (که بیشتر از طریق متون اوستا به ما رسیده است)، فارسی باستان (که بیشتر از طریق کتیبههای هخامنشی به ما رسیده است)، سکایی باستان، و مادی (که فقط چند واژهٔ آن، آن هم از طریق چند وامواژه در فارسی باستان و چند واژهٔ ذکر شده در منابع یونانی به ما رسیده است).
ایرانی میانه
زبانهای ایرانی میانه
ایرانی نو[ویرایش]
زبانهای ایرانی نو به دو دسته بخش میشوند:
شرقی
غربی
زبانهای ایرانی نو با این که اساساً در ایران، افغانستان و تاجیکستان متمرکز شدهاند اما حقیقتاً گستره جغرافیایی بسیار وسیع تری را در بر میگیرند شامل مناطقی در قفقاز، آسیای میانه، ترکستان چین، پامیر، ترکیه، سوریه، عراق و شبه قاره هند.
زبانهای ایرانیتبار شرقی[ویرایش]
نمونه زبانهای شرقی ایرانی تبار اینها هستند:
پشتو
آسی
زبانهای پامیری
پاشایی
یغنابی
نوشتار اصلی: زبانهای ایرانی شرقی
زبانهای ایرانیتبار غربی[ویرایش]
زبانهای ایرانی تبار غربی به دو گروه دسته بندی میشوند:
گروه شمال غربی:
این گروه شامل زبانها و گویشهای آذری باستان، تفرشی، خوانساری، آرانی، بیدگُلی، گَزی، دری زرتشتی، سیوندی ، تبری ( مازندرانی )، کردی، گیلکی ، تالشی ، زازا-گورانی، پارتی، ، سمنانی، تاتی و بلوچی میباشد.
گروه جنوب غربی:
این گروه شامل زبانها و گویشهای فارسی/پارسی، فارسی نو، تاتی قفقاز، لاری، لری و بختیاری میباشد.
(سبز تیره): کشورهایی که در آنجا زبانهای ایرانی، زبان رسمی هستند. (سبز روشن): کشورهایی که در آنجا زبانهای ایرانی، یکی از زبانهای رسمی یا رایج هستند.(جمهوری آذربایجان با اقلیت ایرانیزبان تالش و تات در این نقشه فراموش شدهاست.)
نوشتار اصلی: زبانهای ایرانی غربی
رسمالخط[
زبانهای ایرانی دارای رسمالخطهای گوناگون هستند. از جمله خط میخی (در مورد پارسی باستان)؛ خط آرامی (در مورد نخستین کتیبههای پارسی میانه، پارتی، سغدی، و خوارزمی)؛ دو نوع خط سریانی، سطرنجیلی (در مورد پارسی میانه، پارتی، یاختری، سغدی و فارسی نو) و نستوری (سغدی مسیحی و فارسی نو)؛ خط عبری (در مورد فارسی نو و لهجههای محلی)؛ خط عربی (در مورد فارسی نو، خوارزمی، کُردی، پشتو و بلوچی)؛ خط براهمی (در مورد خُتَنی، تُمْشُقی و سغدی)؛ خط یونانی (در مورد باختری)؛ خط سیریلیک (در مورد اُسِتی و تاجیکی) و خط لاتین (در مورد کُردی, اُسِتی و زازاکی).
ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلسی ،سایت ترجمه انگلیسی به فارسی ،
زبانهای ایرانی یکی از شاخههای زبانهای هندوایرانی از خانواده بزرگ زبانهای هندواروپایی را تشکیل میدهد. منظور از اصطلاح زبانهای ایرانی یا زبانهای ایرانیتبار، گروهی از زبانها است که همگی ریشه در یک زبان باستانی به نام زبان نیا-ایرانی داشتهاند و به معنی زبانهای مرتبط با واحد سیاسی کشور امروزی ایران نیست.
زبان های ایرانی یک ریشه مشترک باستانی دارد و به گویش های مختلف و هر گویش به لهجه های مختلف استعمال می شود. این زبان ها از آرامی باستان بسیار وام گرفته است. بعضی از گویش های زبان ایرانی به خاطر تفاوتهای ظاهری در نحوه استفاده از عبارات و ترکیب ها، امروزه خود به عنوان یک زبان نام برده می شوند.
مهمترین زبانها و گویش های ایرانی امروزی عبارتند از: فارسی (پارسی ، دری، یا تاجیکی)، مازنی، کردی، پشتو، بلوچی، لری، لکی، زازاکی، گیلکی، تالشی، تاتی و آسی
تایپ فوری ، ترجمه فوری ، ترجمه متون تخصصی ، ترجمه فارسی به انگلیسی
امروزه زبانهای ایرانی بیشتر با خطهای عربی، لاتین، و سیریلیک نوشته میشوند. زبانهای ایرانی با زبان عربی و زبانهای ترکی تاثیر متقابل بسیاری داشتهاند.
زبانهای ایرانی بیشتر در کشورها و مناطق ایران، افغانستان، تاجیکستان، باختر پاکستان، کردستان ترکیه، کردستان عراق، و بخشهایی از آسیای میانه و قفقاز روایی دارد.
سه زبان از زبانهای ایرانی به عنوان زبان رسمی هم اکنون در چهار کشور استفاده میشود. این زبانها عبارت اند از فارسی در ایران و تاجیکستان، فارسی و پشتو در افغانستان و کردی در عراق.
براورد میشود که امروزه حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تن به زبانهای ایرانی سخن بگویند[۱]. بنیاد تابستانی زبانشناسی (SIL International) در سال ۱۳۸۴ برآورد کردهاست که امروزه به حدود ۸۷ گونه از زبانهای ایرانی سخن گفته میشود؛ که شمار سخنوران بزرگترین این زبانها به طور تخمینی عبارتند از: فارسی (۱۱۰ میلیون تن)، پشتو (۴۱ - ۶۰ میلیون تن) لری (۱۰ میلیون تن)،تبری و گیلکی (7 میلیون تن) ، کردی (۲۵ میلیون تن)، و بلوچی (۷ میلیون تن).
ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلسی ،سایت ترجمه انگلیسی به فارسی ،
زبان ارمنی (به ارمنی: Հայերեն هایِرِن) یکی از زبانهای هندواروپایی است که در منطقه قفقاز و به ویژه در کشور ارمنستان و آرتساخ و سایر کشورهای دیگر که ارمنیان به عنوان جماعت ارمنیان پراکنده شناخته میشوند صحبت میکنند.
زبان ارمنی
ارمنیان تا پایان سده چهارم میلادی از خط سریانی یا یونانی استفاده میکردند و از این رو ادبیات و تاریخ آنان به خط و زبانی غیر ارمنی نوشته میشود. پس از رسمیت یافتن دین مسیح در ارمنستان و مسیحی شدن ارمنیان، چون کتاب مقدس این دین به زبان یونانی یا سریانی بود. در مراسم مذهبی کلیساها نیز به این زبانها سخن گفته میشد. در برخی از کلیساها کتاب مقدس را در هنگام مراسم به زبان ارمنی ترجمه و تفسیر میکردند و برای حضار بازگو مینمودند.
حروف خط ارمنی نخستین بار به کوشش و مجاهدت یک روحانی ارمنی به نام مسروب ماشتوتس، که با زبانهای یونانی و زبان پارتی و ساسانی آشنایی کامل داشت، اختراع شد.
در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامعین بود و به گفته روبرت آفوکس بزرگترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانواده زبانها، فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد میکردند.
نسخه خطی ارمنی متعلق به بین قرن پنجم و ششم میلادی
نظریه رایج آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است.
تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که در خصوص زبان ارمنی، آنها را از این قرار میتوان برشمرد:
اول، تحولهای داخلی که از راه طبیعی صورت میگیرد و نتیجه تکامل و ترقی زبان است.
دوم، تحولهای خارجی که بخش عمده آن با وام گیری انجام میشود و نتیجه عوامل خارجی است.
سوم، تحولهای کوچکی است که به دست افراد صورت میگیرد و حاصل نوآوریهای ادبی است.
این تحولات سهگانه زبان ارمنی به تاریخ سیاستهای ملی، تاریخ ادبیات و تاریخ سیاسی ملت ارمنی مربوط میشود.
نظریه ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اول سده نوزدهم در اروپا حاکم بود و دانشمندانی مانند:
راسموس راسک، آگوست شلایخر که البته بعدها از این نظریه انصراف داد، و فرانس بوپ.
هاینریش هوبشمان، دانشمند و زبانشناس شهیر، در مقالهای به نام <<موقعیت زبان ارمنی در میان زبانهای هند و اروپایی>> که در ۱۸۷۷م منتشر کرد، این نظریه را تغییر داد.
<<آنان که بر شباهتهای واژگان دو زبان انگشت مینهادند، نیندیشیده بودند که امکان دارد این همانندی در نتیجه وام گیری واژهها صورت گرفته باشد و عملاً" هیچ گونه روشی را برای بررسی این امکان پیشنهاد نکرده بودند. هوبشمان با قراردادن ویژگیهای بنیادی نظامهای آوایی زبانهای ایرانی و ارمنی در جدولها، توانست روشن کند که واژه مورد نظر ارمنی اصیل یا وام واژه ایرانی است. نتیجهگیری نهایی هوبشمان از این قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست. بلکه شاخهای مستقل از گروه زبانهای هند و اروپایی است. به عبارت دیگر، زبان ارمنی نیز مانند زبانهای ایرانی، شاخهای متمایز از یک زبان مادر است و امروزه این نظریه را همه دانشمندانی که در رشته زبانشناسی تطبیقی پژوهش میکنند، پذیرفتهاند.>>
زبان ارمنی را میتوان به دو دوره کلی تقسیم کرد:
الف:دوره گفتاری (دوره قبل از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از قدیم ترین ایام تا ۴۰۴م.
ب:دوره نوشتاری (دوره بعد از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از ۴۰۴م تا به امروز.
از دوره گفتاری اطلاعات زیادی دردست نیست. دوره نوشتاری به سه دوره اصلی و چندین دوره فرعی تقسیم میشود. سه دوره اصلی عبارت اند از:
دوره باستان یا گرابار، دوره میانه یا کیلیکیه و دوره جدید معاصر یا آشخارهابار، در تمام این دورهها، زبان ادبی، به عنوان بزرگ ترین گونه زبان ارمنی در درجه اول اهمیت قرار دارد.
در اینجا باید متذکر شد که زبان ادبی جدید یا معاصر خود به دو بخش تقسیم میشود:
زبان ادبی شرقی
زبان ادبی غربی