زبان‌های سامی (آفریقایی-آسیایی)

زبان‌های سامی 
یکی از زیرشاخه‌های خانواده زبان‌های آفریقایی-آسیایی هستند. این زبانهای مجموعا چهارصد و هفتاد میلیون گویشور دارند و در خاورمیانه، شمال افریقا و شاخ افریقا بدانها تکلم می‌شود.
سامی در ابتدا به عنوان نام زبان‌های محلی و اولیهٔ حوزهٔ خاور میانه و نیز زبان‌های برگرفته از آن زبان‌ها به کار رفت. از جملهٔ این زبان‌ها باید به آرامی، عربی و عبری اشاره کرد. همچنین به هر فرد از نژادهایی که زبان اصلی آنها یکی از این زبان‌ها باشد هم سامی اطلاق می‌شود.
وجه تسمیهٔ این گروه‌بندی به روایتی به فرزندان نوح می‌رسد: سام و حام و یافث. فرزندان سام که عهد عتیق و عهد جدید و روایات آمده در سنت اسلامی او را خلف و وارث نبوت نوح می‌دانند را سامی می‌نامند.
محتویات   
۱ ریشه‌شناسی
۲ دسته‌بندی
۳ تاثیر فارسی در زبان‌های سامی
۴ منابع
ریشه‌شناسی
زبانهای سامی یکی از پنج شاخه زبانهای آفریقایی-آسیایی هستند. به اعتقاد دیاکونوف منشا این زبانها دره رود نیل، حبشه تا منطقه کنعان بوده و این زبانها از آنجا به سایر سرزمین‌ها گسترش پیدا کرده‌اند.[۲] در دوران باستان از این خانواده زبانی زبانهای آکدی، سریانی، زبان آشوری، عبری و آرامی از رونق خاصی برخوردار بودند. در دوران جدید تمامی این زبانها به نفع زبان عربی عقب‌نشینی کردند.
تا پیش از سال ۱۷۸۱ میلادی، کسی با نام سامی آشنایی نداشت و در مورد این زبان‌ها و این اقوام به صفت شرقی اکتفا می‌کردند. تا اینکه در سال ۱۷۸۱، اوگوست لودویک اشلوزر زبان‌هایی را که از مدیترانه تا فرات و از بین‌النهرین تا عربستان رواج داشته و دارند به زبان‌های سامی نامزد کرد. سامی منسوب به سام پسر نوح است که ذکر هر دو در تورات آمده است. در اینکه سرزمین نخستین سامیان کجا بوده است نظریه‌های گوناگونی داده‌اند، لکن هیچ‌یک از صورت تئوری بیرون نیامده و به حقایق تاریخی نپیوسته است.
گروهی از خاورشناسان از قبیل فن کرمر (Von Kremer)، گویدی (Guidi) و هومل (Hommel) زادگاه اقوام سامی را عراق و حوالی آن پنداشتند.
نولدکه (Nöldeke) وگروهی دیگر از خاورشناسان، آفریقا را به عنوان نخستین سرزمین سامیان پیشنهاد کردند.
نظریه دیگری که بیشتر مورد توجه نویسندگان معاصر عرب قرار گرفته آنست که برای اولین باراشپرنگر (Sprenger) و پس از او اِبِرهارد شرادر (E. Schrader) عرضه داشتند. براساس این نظریه، سرزمین اصلی سامیان، عربستان و حتی ربع خالی تصور شده است.
گروهی ارمنستان و گروهی سرزمین (أمَوریان) را زادگاه سامیان دانسته‌اند. این سرزمین در حدود شام و نواحی فرات بوده است. .
دسته‌بندی
زبان‌های سامی به دسته‌های متفاوتی تقسیم می‌شوند که مهمترین آنها از این قرار است:
عربی
عبری
آرامی
آشوری
بابلی
تاثیر فارسی در زبان‌های سامی
دولت نیرومند هخامنشی، سرزمین‌های آباد و متمدن سامی‌نشین آن روزگار را، از بین‌النهرین تا فراسوی مصر، متصرف شد و مدتی چند برآن‌ها حکومت کرد. از سوی دیگر تسلط ایرانیان بر دنیای متمدن و اقوام متعددی که اجبارا با یکدیگر در نزاع بودند، استقراری به وجود آورد که در سایه آن، مردمان توانستند به فرهنگ و پدیده‌های آن بپردازند و روابط انسانی را در میان خویش گسترش دهند؛ و نیز سیاست هخامنشیان با اقوام سامی‌نژاد، خاصه جهودان، آنچنان بود که ایشان را به سوی خود جلب می‌کرد. احترام تقدس‌آمیز یهودیان نسبت به کورش هخامنشی سخت معروف است. به دلیل آن استقرار و این روابط دوستانه، مقدار واژه‌هایی که در زمان هخامنشی و اوائل اشکانی به ادبیات تلمودی راه یافته بسیار فراوان‌تر از کلمات قرضی در دوران‌های دیگر است. از آنجا که ادبیات ودین یهود در میان بسیاری از اقوام کهن رواج یافته بود، کلمات فارسی از این راه توانستند از این راه به دیگر زبان‌های سامی نیز نفوذ کنند. این انبود کلمات فارسی، بی‌تردید میراث زبان آرامی شاهی است که برای دیگر لهجه‌های سامی به جای مانده است. علاوه بر این دسته کلمه، گروه عظیمی نیز در دوران‌های بعد مستقیما از راه پارسی باستان و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی وحتی فارسی دری به زبان‌های آرامی رفته‌اند، زیرا روابط ایران با سامی‌ها در هیچیک از دوران‌های تاریخ قطع نگردیده است. برخی از کلمات فارسی معرب نیز از راه زبان‌های آرامی به عربی رفته‌اند، نه مستقیما از زبان فارسی.

زبان فرانسوی یا فرانسه (قسمت پنجم)

زبان فرانسه در ایران

در ایران زبان فرانسه بعداز انگلیسی دومین زبان محبوب است. زبان فرانسه از عهد صفویه در ایران مورد توجه قرار گرفت. این زبان به ویژه در دوره قاجار از طریق ترجمه فوری کتابهای درسی دارالفنون که در اصل به فرانسه بود، رونق گرفت و بر اثر احیاء صنعت چاپ گسترش یافت. از آنجاکه محصلین بیشتر به فرانسه اعزام می‌شدند زبان فرانسه در کشور رایج و با گستردگی آن نه تنها آثار نویسندگان فرانسه بلکه آثار ادبی بعضی از دیگر زبانهای اروپایی نیز به فارسی برگردانده شد. نخستین نمایشنامه ای که از فرانسه به فارسی ترجمه شد، نمایشنامه «مردم گریز»، اثر مولیر بود. ترجمه و نشر کتاب پس از مرگ شاهزاده عباس میرزا، در دوران محمد شاه قاجار دچار فترت شد، ولی در عهد ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه دوباره اوج گرفت. محمد طاهر میرزا، میرزا حبیب اصفهانی و محمدحسن خان اعتماد السلطنه از پرکارترین مترجمان این دوره بودند. پس از روی‌کار آمدن سلسلهٔ پهلوی، روند ترجمه شتاب بیشتری پیدا کرد و تمام قلمروهای علمی و فنی و ادبی را در برگرفت زیرا تعداد افراد تحصیل‌کرده و میزان روابط همه‌جانبه با کشورهای خارجی افزایش یافت. در این دوره آثار ارزشمند بسیاری به فارسی برگردانده شد و تعداد مترجمان با استعداد و به اصطلاح حرفه‌ای فزونی چشمگیری یافت. ترجمه‌ها تا اوایل دهۀ سی، عمدتاً از طریق زبان فرانسه صورت می‌گرفت ولی پس از جنگ جهانی دوم و به ویژه بعد از ۱۳۳۲ و تحولات سیاسی و فرهنگی پس از آن، زبان انگلیسی در عرصۀ ترجمه اهمیت بیشتری یافت و از نظر کمی گوی سبقت را ربود؛ هرچند از نظر کیفی، بهترین ترجمه‌ها کماکان به مترجمانی تعلق داشت که از زبان فرانسه ترجمه می‌کردند. 

از زمان قاجار که بسیاری از رجال سیاسی برای ادامه تحصیل به فرانسه می‌رفتند، بسیاری از واژه‌های فرانسوی ازطریق قوانین حقوقی وارد ایران شد و امروزه نیز در زبان فارسی بسیاری از این کلمات استفاده می‌شود و گاهی این کلمات به قدری در زبان فارسی رایج شده‌است که بسیاری از افراد نمی‌دانند که این واژگان فرانسوی هستند. از جمله می‌توان به کلماتی همچون: دوش (حمام)، کروات، مغازه، فامیل، کادو، شوفر، آسانسور، کودتا، رفوزه، پاساژ، ماساژ، مونتاژ، کتلت، املت، توالت، آژانس، اورژانس، مانتو، پالتو، مرسی اشاره کرد

ویژگی‌های زبان فرانسه

الفبای زبان فرانسوی بر اساس الفبای لاتین است و بیست و شش حرف ساده دارد. افزون بر حرف‌های ساده، حرف ترکیبی «œ» و حرف‌های زبَرنشانه‌دار «à â è é ê ë î ï ô û» نیز در نوشتار این زبان به کار می‌روند.

۸۵ درصد کلمات زبان فرانسوی از لاتین، ۱٫۵ درصد از آلمانی، ۰٫۱ درصد از عربی، ۰٫۱ درصد از اسکاندیناوی، ۱۲ درصد از اسپانیایی و ایتالیایی و انگلیسی و باقی زبان‌ها گرفته شده‌است.


برچسب ها:سایت ترجمه انگلیسی به فارسی | ترجمه متن فارسی به انگلیسی |ترجمه متن انگلیسی 

زبان فرانسوی یا فرانسه (قسمت چهارم)

فرانسوی امروزی

در سدهٔ شانزدهم میلادی انقلاب فرهنگی بزرگی در سراسر اروپا و به تبع آن در فرانسه رخ‌داد. از قدرت عظیم کلیساها کاسته شد و فرهنگ و هنر و صنعت شکوفا گردید. به این ترتیب بود که زبان لاتین کم‌کم از دستگاه رسمی حذف گردید. در سال ۱۵۳۹ پادشاه فرانسه که فرانسوای اول نام داشت، دستور داد که متون دادگاه‌ها به جای لاتین به زبان فرانسوی نگاشته شود. در همین ایام بود که کشیشی به نام ژان کالون برای اولین بار نوشته‌های مذهبی خود را از لاتین به فرانسه ترجمه نمود. در سال ۱۵۴۹ مقاله بسیار مهمی با عنوان «در دفاع و اهمیت زبان فرانسه و هر چه غنی‌تر کردن آن» توسط شاعر و منتقد معروفی به نام یواخیم دو بله نوشته شد. فرانسه در این دوران مانند سایر ملل اروپایی به دوران با عظمت یونان باستان نگاهی دوباره کرد و در نتیجه آن بود که کلمات بسیاری از فرهنگ قدیم یونان به فرانسه وارد شد. همچنین واژه‌های فراوانی از ایتالیای بعد از رنسانس و حتی از عربی قرض گرفته شده و به سرعت وارد فرانسوی می‌گردید.

هجوم روزافزون کلمات و تغییرات در گرامر در سدهٔ هفدهم میلادی به اوج خود رسیده‌بود. ادبا و زبان‌شناسان به‌تدریج نگران شده و به فکر افتادند تا این زبان پر تلاطم را قاعده‌مند کنند و از ایجاد هرج و مرج در ساختار آن جلوگیری نمایند. در پی همین فعالیت‌ها بود که فرهنگستان فرانسه تشکیل گردید که تا امروز اهمیت خود را حفظ کرده و مرجع تصمیم‌گیرنده درباره صحت و دقت متون رسمی و ورود کلمات و عبارات جدید به فرهنگ لغت است. می‌توان گفت که حفظ سیاست‌های بسته درباره دستور زبان و کلمات زبان فرانسه باعث شده‌است که اولاً ساختار زبان فرانسه از قرن هفده تاکنون تغییرات چندانی نداشته باشد و دوم این‌که فرهنگ لغات فرانسوی نسبت به انگلیسی بسیار کم حجم‌تر و ساختار و ترتیب کلمات در جمله‌های آن بسیار منظم‌تر از زبان‌های دیگر باشد.

فرانسوی در بلژیک

از زمان رسیدن جک کرتیه زبان فرانسوی زبان رسمی فرانسه جدید بوده‌است. موج‌های مهاجر آمده از فرانسه شرق کانادا را برای سکونت انتخاب کردند. در میان آنها اکدین‌ها چهار استان ساحلی نول اکس، نوو برنسیک، ال د پرنس ادوار و تر نوو را مشغول کردند.

 ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلیسی

زبان فرانسوی یا فرانسه (قسمت سوم)

پیشینهٔ زبان فرانسوی

زبان فرانسه نیز به‌مانند زبان‌های دیگر در طول تاریخ دچار تغییرات فراوانی شده‌است. کشور فرانسه در روزگار باستان بخش مهمی از سرزمینی پهناور در غرب اروپا به نام گُل بوده است. گل‌ها به زبانی هم‌خانواده زبان مردم بریتانیای باستان، یعنی کِلت‌ها صحبت می‌کردند. رواج زبان کلتی در سرزمین گل تا قبل از هجوم رومیان ادامه داشت. این هجوم در قرن دوم قبل از میلاد صورت گرفت و رومیان به‌تدریج زبان لاتین را در بین مردم فرانسه گسترش دادند. البته این زبان شکل متفاوتی از زبان لاتین اصیل داشت و همان زبانی نبود که در سنای روم بدان صحبت می‌گردید یا درنوشتار نویسندگان کلاسیک می‌آمد. این زبانِ ساده‌تر و بی‌قاعده‌تر که معمولاً توسط سربازان و بازرگانان به فرانسویان آموخته می‌شد، گالو-رومن یا لاتین عامیانه لقب گرفت. زبان لاتین عامیانه نیز در امتداد زمان به زبان فرانسوی کهن تبدیل گشت.

فرانسوی کهن

این زبان در میان قرن‌های ۹ تا ۱۴ میلادی در فرانسه رواج داشت. در واقع مردم فرانسه به‌تدریج شروع به ایجاد تغییرات در زبان لاتین عامیانه نمودند. آنها کلمات لاتین را با حنجره و لهجه خود به شکل متفاوتی تلفظ کردند و برخی از حروف صدادار را برای تلفظ مشکل تشخیص دادند و آن‌ها را از کلمه مورد نظر حذف نمودند. همچنین بسیاری از حروف صامت در کلمات که تاکید روی آن‌ها کمتر بود از واژه‌ها حذف می‌گردید.

برای مثال کلمه chef (سرآشپز) و chief (رئیس) در فرانسه کهن، ریشه در کلمه لاتین capute دارند. کلمه لاتین civitatem که به شهر رم اطلاق می‌شد، در فرانسوی کهن تبدیل به cité شد که به معنی شهر در حالت عام است. تغییرات بسیار زیادی که نظیر دو مورد پیشین انجام گرفته‌بود، در قرن یازده میلادی کامل شد. این تغییرات اما در نواحی مختلف فرانسه به روش‌های مختلفی صورت گرفت و لهجه‌های متفاوتی پدید آورد.

در ابتدای قرن نهم، طایفه‌ای به‌نام پاریسی‌ها در یک دهکده ماهیگیری به نام لوتیتا زندگی می‌کردند. این دهکده که در جزیره‌ای میان رودخانه سن قرار داشت، در گذر ایام ترقی کرد و به شهر پاریس تبدیل شد. در ابتدا لهجه مردم این دهکده که فرانسیان نام داشت، چندان پرطرفدار نبود تا اینکه در سال ۹۸۷، کُنت پاریس به نام هوگو کاپه به عنوان پادشاه، و پاریس به عنوان پایتخت فرانسه انتخاب گردید. از این پس لهجه فرانسیان که در دربار سلطنت بدان صحبت می‌شد، اهمیت سیاسی فراوانی پیدا کرد و سرانجام همین لهجه به عنوان زبان استاندارد فرانسه انتخاب گردید. هر چند که تفاوت لهجه‌ها در مناطق جنوبی شامل شهرهای نیس و مارسی و یا مناطق شمالی نظیر پیکارد و نورماندی باقی‌ماند و حتی هنوز هم به قوت خود باقی است.

با توجه به گسترش فرانسه کهن در طول قرون ۹ تا ۱۴ میلادی، ذکر این نکته ضروری است که ادبیات نوشتاری آن روزگار و متون مذهبی و متن مکتوب دادگاه‌ها و مطالبی نظیر آن تحت نفوذ دستگاه کلیسا هنوز به زبان لاتین نوشته می‌شد. این تفاوت میان زبان نوشتار و گفتار تا دوره رنسانس باقی‌مانده بود که از آن پس دوران زبان فرانسوی امروزی آغاز گردیده‌است.


برچسب: ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلیسی ،سایت ترجمه انگلیسی به فارسی ،

زبان فرانسوی یا فرانسه (قسمت دوم)

طبقه‌بندی زبان‌شناختی

فرانسوی یکی از زبانهای هند و اروپایی است بعدها از زبان‌های رومیایی تاثیر گرفته است که در از زبان لاتین مشتق شده است، هم‌چنان‌که زبان‌های ملی مانند ایتالیایی، پرتغالی، اسپانیایی، رومانیایی و زبان‌های در اقلیت از اوکسیتان تا ناپل و... چنین هستند. با این وجود نزدیک‌ترین زبان‌های وابسته به آن، زبان‌های زبان‌های اوییل و کرئول‌های فرانسه‌پایه می‌باشد.

موقعیت بین‌المللی

ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی

زبان فرانسوی، زبان رسمی ۲۹ کشور است، که بیشتر آن‌ها در فرانسوی به La Francophonie (جوامع فرانسوی‌زبان) معروف‌اند. هم‌چنین یک زبان رسمی تمام دفاتر سازمان ملل و گسترهٔ وسیعی از سازمان‌های بین‌المللی است. طیق اطلاعات اتحادیهٔ اروپا، ۱۲۹ میلیون (یا ۲۶٪ کل جمعیت اتحادیه)، در ۲۷ عضو، به فرانسوی گویش می‌کنند که از میان آن‌ها، ۶۵ میلیون نفر گویشوران بومی‌اند و ۶۹ میلیون نفر ادعا می‌کنند که آن را یا به عنوان زبان دوم یا یک زبان خارجی صحبت می‌کنند و از این لحاظ، فرانسوی در ردهٔ سوم بیشترین گویشوران به عنوان زبان دوم قرار دارد (پس از انگلیسی و آلمانی). بیست درصد از اروپایی‌های غیر فرانسوی‌زبان، قادر به گویش فرانسوی‌اند که تقریباً برابر ۱۴۵٬۶ میلیون نفرند. به علاوه، پیش از میانهٔ قرن ۲۰، فرانسوی به عنوان زبان سرآمد دیپلماسی در بین اروپاییان و نیروهای مستعمره و نیز به عنوان یک زبان بین‌المللی در میان طبقات تحصیل‌کردهٔ اروپا گویش می‌شد.

در نتیجهٔ جاه‌طلبی‌های استعماری از قرن ۱۷ تا ۲۰، فرانسه به امریکا، افریقا، پلی‌نزی، و حوزهٔ کارائیب معرفی شد.