زبان ژاپنی

ژاپنی یک زبان پیوندی است با منشا مورد اختلاف. زبانی که در ژاپن به آن تکلم می‌شود زبانی است آهنگ دار و صدادار و تقریباً تمام کلمات آن به حروف مصوت ختم می‌شوند. کلمات آن چند هجایی است و لایق تغییرات دستوریست. تصریف به وسیله اجزایی که به آخر کلمه الحاق کنند صورت می‌گیرد. زمان‌ها و وجه‌ها به وسیله ادات فعل از هم تمییز داده می‌شوند. زبان مکالمه از لحاظ دستور و فرهنگ لغات با زبان مکتوب (که دارای اشکالات فراوان است) فرق دارد.به ترکیب هر صامت و مصوت مورا گفته میشود . 
خط
سامانه نوشتاری ژاپنی از سه دسته واج آوا به نامهای هیراگانا (平仮名) و کاتاکانا (カタカナ) و روماجی (ローマ字) و واژه‌نگارهای کانجی (漢字) تشکیل شده است. از هیراگانا و کاتاکانا با عنوان کلی‌تر کانا نام برده می‌شود. کانجی در واقع همان حروف چینی برگرفته از سیستم نگارشی چینی است که معمولاً برای نوشتن کلماتی که از زبان چینی وارد ژاپنی شده‌اند استفاده می‌شود. بر اساس برخی از کلمات کانجی، الفبایی به نام هیراگانا ابداع شده‌است که معمولاً برای نوشتن کلمات اصیل ژاپنی استفاده می‌شود. الفبای دیگری نیز به نام کاتاکانا وجود دارد که برای نوشتن کلمات وارد شده به ژاپنی از انگلیسی و دیگر زبان‌ها استفاده می‌شود؛ برخی از حروف هیراگانا با کاتاکانا یکی است. از هیراگانا و کاتاکانا برای بیان چگونگی تلفظ کانجی هم استفاده می‌شود (فوریگانا).

استفاده از حروف لاتین برای نوشتن کلمات ژاپنی نیز مرسوم است و به آن روماجی گویند.

کانجی 

کانجی‌ها همان علایمی هستند که هر یک به تنهایی بیان کننده یک کلمه هستند. کانجی‌های استاندارد ژاپن در حدود ۲۰۰۰ هستند. و کانجی‌ها اصولاً از زبان چینی گرفته شدند. تا قرن هفت ژاپن دارای خط نبود و خط را از چین گرفت .ابتدا در خط ژاپنی تنها از کانجی استفاده میشده و بعد در قرن 8 هیراگانا و کاتاکانا ابداع شد و به علت سادگی آن باعث رواج و گسترش ادبیات شد .

انواع خطوط میخی

میخی سومری 

میخی سومری را غالب پژوهشگران نخستین گونهٔ خط در غرب آسیا می‌شمارند. سومریان (حدود ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره‌ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به صورت لوحهای گلین برجای مانده متعلق به تمدن‌های میانروداناست.


به تازگی برخی همچون دکتر عبدالمجید ارفعی بر اینکه سومریان مخترع خط در این منطقه بوده‌اند را زیر سوال برده‌اند. این گروه برای این نظریه دو دلیل می‌آورد، یکی این که برخی نام‌های شهرهای سومری به گونهٔ هزوارش هستند که نشان می‌دهد که از زبان و خط دیگری گرفته شده و دلیل دیگر پیدا شدن اسنادی درجیرفت و شهر سوخته در شرق ایران به خط میخی آغازین است که کهن تر از خط سومری هستند.

میخی اکدی

دبیرهٔ میخی اکدی، دبیره‌ای میخی بود که در سال ۲۳۵۹ پیش از میلاد، از دبیرهٔ میخی سومری، گرفته و سازگار شد. در همان زمان، بسیاری از واژه‌های سومری به زبان اکدی راه یافتند و واژه‌نگارهای سومری، در هر دو زبان سومری و اکدی خوانده می‌شدند. این زبان دارای ۲۰۰ تا ۴۰۰ نشانه و یا حتی بیش‌تر است، که بسیاری از آن‌ها دارای چند تلفظ می‌باشند. این دبیره برای نوشتن زبان اکدی که یکی از زبان‌های سامی در میانرودان(عراق، سوریه و ایران امروزی) بوده، در میان سال‌های ۲۸۰۰ پیش از میلاد تا سال ۵۰۰ میلادی به کار می‌رفته‌است.

میخی ایلامی

دبیرهٔ میخی ایلامی، دبیره‌ای میخی است که از ۲۵۰۰ پ. م. تا ۳۳۱ میلادی به کار می‌رفته‌است. این دبیره از دبیرهٔ میخی اکدی بدست آمده‌است. دبیرهٔ میخی ایلامی از ۱۳۰ نشانه ساخته شده‌است، که این تعداد بسیار کم‌تر از دیگر دبیره‌های میخی است.

میخی اوگاریتی

میخی اوگاریتی، دبیره‌ای میخی و ابجد است، که از ۱۵۰۰ پ. م. برای نوشتن زبان اوگاریتی به کار می‌رفته‌است. در سال ۱۹۲۸ در اوگاریت(رأس شمراء امروزی) در سوریه، کتیبه‌ای به زبان مردهٔ سامی شمال‌خاوری یافت شد که ۳۱ حرف داشت.


لوح‌های گلی که به اوگاریتی نوشته شده‌اند، دیرینه‌ترین گواهی چیدمان الفبایی سامی خاوری و جنوبی است . این دبیره، از چپ به راست نوشته می‌شود.
میخی هخامنشی

خط میخی هخامنشی به احتمال زیاد توسط داریوش بزرگ ایجاد شده‌است. این نوع خط میخی که متشکل از ۳۶ علامت است. آخرین نوع خط میخی‌است که ابداع شده‌است (در سدهٔ ششم پیش از میلاد). این خط برای نوشتن کتیبه‌های هخامنشی به کار رفته‌است. خط میخی هخامنشی خطی نیمه الفبایی نیمه هجایی است به علاوهٔ ۸ اندیشه‌نگاشت که برای لغات پر استفاده مثل شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط از ساده‌ترین خطوط میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده‌تر است و صد در صد الفبایی است. این خط همکنون در استاندارد یونیکد (۴٫۱) پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است.

میخی بابلی

دبیره میخی بابلی گونه‌ای خط میخی است که در تمدن بابل رواج داشته است. این خط همانند دیگر خطوط میخی از علامت‌های گوه‌ای شکل تشکیل شده بود. اعداد دبیره میخی بابلی تا شصت از یک شیوه پیروی کرده و از عدد شصت به بعد تغییر می‌کند

منبع: ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلسی ،سایت ترجمه انگلیسی به فارسی ، تایپ فوری ، ترجمه فوری ، ترجمه متون تخصصی ، ترجمه فارسی به انگلیسی


خط میخی (1)

دبیره میخی به آن دسته از دبیره‌ها گفته می‌شود که نمادهایی شبیه گوه دارند. خطوط میخی گونه‌های گوناگونی دارند که برای نوشتن زبانهای مختلف به کار می‌روند. از گونه‌های خط میخی می‌توان به میخی پارسی باستان، سومری، اکدی، ایلامی، بابلی و اوگاریتی اشاره کرد. همه خطوط میخی که تا کنون رمزگشایی شده‌اند از چپ به راست نوشته می‌شوند. این خط که برخی باور دارند پایۀ اندیشه‌نگار دارد، در همه کشورهای آسیای غربی به کار می‌رفته‌است. پژوهشگران،سومریان را سازندۀ خط میخی می‌دانند.


خطِ میخی هخامنشی که دارای ۵۰ نشانه‌است، آخِرین گونۀ خطِ میخی است که در سدۀ ششم پیش از زایش مسیح ساخته شده‌است. این خط برای نوشتن نوشته (کتیبه)های هخامنشی به کار رفته‌است. خطِ میخیِ هَخامنشی، خطی نیمه الفبایی، نیمه هجایی است افزون بر ۸ نشانه (ایدئوگرام) که برای واژگان پر کاربرد مانند شاه، کشور و اهورامزدا به کار می‌روند. این خط از ساده‌ترین خطوطِ میخی است. تنها خط میخی اوگاریتی است که از آن ساده‌تر است و صد در صد الفبایی است. این خط هم اکنون در استاندارد (Unicode (۴٫۱ پذیرفته شده و بازه‌ای به آن اختصاص داده شده‌است.

منبع: ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی ، ترجمه متن انگلیسی به فارسی ، ترجمه متن فارسی به انگلسی ،سایت ترجمه انگلیسی به فارسی ، تایپ فوری ، ترجمه فوری ، ترجمه متون تخصصی ، ترجمه فارسی به انگلیسی


پنجره ای تازه به سوی طراحی داخلی


پنجره ای تازه به سوی طراحی داخلیسال هاست که مراکز طراحی دکوراسیون می کوشند تا با ارائه راهکارهای متنوع به مخاطبان خود بفهمانند که می توان در فضایی غیرمشابه با آنچه در آن هستند، زندگی کنند. گرافیک محیطی تنها به طراحی بیلبورد و پوستر های تبلیغاتی که هدف شان فقط تشویق مخاطب به خرید کالاست محدود نمی شود. طراحی محیطی یک هنر هدفمند است که می تواند زبان مشترک بین آدم ها باشد. بررسی زبان تصویر در زمان های دور به خوبی نشان می دهد تصویر برای مقاصد گوناگون و آسان کردن ادراک مسائل برای مخاطب یا ساده تر منفصل کردن مفاهیم و برقراری ارتباط توسط آدمی ترسیم شده است.

از این رو می توان گفت طراحی داخلی هم می تواند زبان مشترک آدم هایی باشد که قرار است در یک خانه یا محیط اداری مدتی را با هم سپری کنند. طراحی داخلی مجموعه دانشی است که با عناصری نظیر رنگ، فرم، بافت و نور باعث بهینه سازی فضا ها و دستیابی به مکانی می شود که فرد می تواند در آن فارغ از خستگی ها و فشار های روانی به شکوفایی برسد. بافت و فرم مهم ترین نقش را در طراحی داخلی ایفا می کنند. طراحی داخلی کلاسیک به طور عمده یک سلیقه مردم پسند است و بیشتر مربوط به اصول دکوراسیون قصرهای لویی هاست و در انواع اصیل و دقیق هنوز کاری قابل ستایش است اما دلیل اینکه این نوع دکوراسیون نزد مردم عامه از محبوبیت بالایی برخوردار است مربوط می شود به درک سریع آنها از روی فرم های شناخته شده ای که در ذهن به آنها عادت دارند.
در چنین طرح هایی نمادها تنها بار بصری دارند و به راحتی قابل درک و ارزیابی اند. از طرف دیگر می دانیم که این گونه طرح ها زمانی نشانه ثروتمندی و تعلق به لایه های روشنفکری و بالاتر جامعه بوده است و پزها و مدهای روشنفکرانه همیشه با سال ها تاخیر به زندگی مردم معمولی منتقل می شود. در فرم های مدرن طراحی تنها به آسایش فیزیولوژیک فرد استفاده کننده فکر می شود. فرم ها و حجم ها به شکل عریان، ساختار خود را به نمایش می گذارند و اهدافی عالی و خیالی را دنبال نمی کنند. این گونه است که کار طراحان مدرن به مراتب دشوارتر است.
کشف نشانه های خاطره انگیز در چنین محصولاتی دشوار و پیچیده است و بیش از آنکه تحت تاثیر فرم ها و شکل های کلاسیک باشند دارای علائمی از اندیشه های جدیدند.اساساً در زندگی ماشینی امروز نمی توان پس از چند ساعت کار مداوم و خستگی ناشی از نشستن طولانی مدت روی صندلی های تراموا و تاکسی، مبل های لوکس و سلطنتی را برای استراحت و رفع خستگی برگزید. این مورد تناقض در دفاتر کار هم دیده می شود و با وجود مدرنیسم هنوز کارفرمایانی وجود دارند که در طراحی داخلی دفتر کار مدل سنتی را می پسندند. بیشتر کارفرماهای متمکن به دلیل علاقه خاصی که به داشته های خود دارند برای انگیزش احساس رقابت و احساس قدرت در حیطه خصوصی خود اغلب خانه هایی با طرح های پرنشانه را می پسندند و استفاده از حس های پیچیده (اما فرم های ساده) را به سختی می پذیرند.
شاید به این دلیل که سادگی فرم ها ممکن است مخاطب را در مورد ثروتمندی مالک به شک اندازد، در حالی که طراحی داخلی مدرن بیشتر بر کیفیت فوق العاده مواد، کیفیت بالای اتصالات آنها به هم و ایده جذاب و هنرمندانه تاکید دارد. چون افراد از کار روزمره به خانه باز می گردند و نیاز به آرامش و تسکین خاطر دارند توجه به فرم در چیدمان و معماری داخلی منزل بسیار اهمیت دارد. کاربرد فرم هایی با برش های تند و تیز و نیز رنگ های گرم و تند باعث ایجاد آزار و اذیت بصری و گرفتن آرامش از افراد می شوند. به عبارت دیگر در فضاهای داخل منزل و طراحی دکوراسیون داخلی باید سعی شود از فرم های تیز و خشن و رنگ های خیلی گرم به مقدار زیاد استفاده نشود. معمولاً برای چیدمان داخلی رنگ های ملایم و از نظر ارزشی زیر ۶۰ درصد به کار برده می شود. ایجاد ریتم هم در طراحی داخلی و از بین بردن فضای خشک و کاملاً یکنواخت موثر است. ریتم می تواند در شکل اجسام، رنگ و حرکت آنها ایجاد شود. در ریتم تکراری فرم ها و شکل ها به موازات هم تکرار می شوند که از لحاظ دید بصری دارای انضباط ویژه و رسمی است. 
ریتم گاهی به صورت رنگ و کنتراست های رنگی ایجاد می شود که چشم اندازهای بسیار زیبایی را به وجود می آورد. برای ایجاد ریتم در خانه می توان از پارچه ها، پرده ها و کفپوش هایی که دارای این عنصر هستند استفاده کرد. برای ایجاد ریتم در اتاقی که با میز کنفرانس پر شده باید به منبع نوری توجه کرد و چیدمان را متناسب با نور اتاق انجام داد.نور یکی از نیازهای حیاتی در زندگی روزمره ماست از این رو هنگام طراحی دکوراسیون یک خانه یا حتی پیشتر هنگام ساخت آن باید مورد توجه خاص معمار و سپس دکوراتور هر خانه قرار گیرد. نورپردازی در هر اتاق باید متناسب با ویژگی های معماری آن و نحوه قرارگیری اتاق باشد و ضمن تامین نور مورد نیاز باید با سبک دکوراسیون اتاق نیز هماهنگ باشد. یک نورپردازی خوب بیش از هر چیز به میزان نورگیری اتاق در روز مرتبط است تا دست کم نور مورد نیاز در طول روز را با ترکیبی از نور طبیعی و در صورت نیاز مصنوعی تامین کند. همچنین اندازه و فرم یک اتاق نیز میزان نورگیری طبیعی آن را تحت تاثیر قرار می دهد. چنان که به راحتی می توان مجسم کرد یک اتاق کوچک به نور کمتری نسبت به یک اتاق بزرگ نیاز دارد. فرم اتاق و تعداد و اندازه پنجره ها نیز در این امر تاثیرگذار هستند. میزان نور طبیعی یک اتاق را در واقع می توان نقطه آغاز طراحی یک نورپردازی مناسب برای آن دانست.
هنگام طراحی یک نورپردازی در فضای اتاقی مشخص ابتدا کاربردهای اتاق را در نظر بگیرید. اگر اتاق فضای نسبتاً بزرگی دارد و احتمال می رود برای مصارف گوناگون از قبیل خواندن و مطالعه، استراحت و تماشای تلویزیون مورد استفاده قرار گیرد باید نورپردازی به نحوی باشد که برای هر یک از این فعالیت ها میزان نور مناسب در اتاق تامین شود و همچنین در هر اتاق ویژگی های دکوراتیو را نیز می توان با استفاده از نورپردازی پررنگ تر و دیدنی تر ساخت ضمن آنکه هر سبک دکوراسیونی نیز نوع خاصی از نورپردازی را می طلبد. رنگ دیوارها در یک اتاق نیز می توانند تاثیر چشمگیری روی نور فضا ایجاد کنند. دیوارهایی که رنگ روشن دارند با انعکاس نور از سطح شان فضا را روشن تر نشان می دهند، حال آنکه دیوارهای تیره نور را جذب می کنند و فضا را کم نورتر نشان می دهند. در بحث طراحی داخلی محیط های کاری علم ارگونومیک می تواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد. ارگونومیک علم طراحی سازگار محیط و محصولات با کاربران است. ارگونومیک در نظر اول ممکن است آگاهی و علم جلوگیری از صدمات و ناراحتی های پیش بینی نشده معنی شود در حالی که موضوع اصلی آن پیش از بررسی وقوع ضایعه ای، تقویت راحتی و روانی عملکرد است.
این علم از اطلاعات مربوط به علوم آناتومی و فیزیولوژی برای اندازه گیری شاخصه های فیزیکی افراد و پاسخ آنها به محیط بهره می گیرد و تمرکز اصلی آن بر سلامتی و بهره وری قرار دارد. در اداراتی که از موارد و مسائل ارگونومیک تبعیت می کنند، دستورالعمل های ارگونومیکی مخصوص محل کار برای طراحی محیط کاری ارگونومیکی به کار گرفته می شوند. صندلی های ارگونومیک که کاملاً قابل تنظیم باشد برای هر کارمند تهیه می شوند و جاپایی های ارگونومیک مناسب در صورت لزوم وجود خواهند داشت. از طرف دیگر نورپردازی به گونه ای است که لامپ های موجود باعث خیرگی مستقیم یا غیرمستقیم چشم کارمندان نمی شود. صفحه نمایش ها و نگه دارنده های اسناد به گونه ای طراحی می شوند که کارکنان خط مستقیمی برای میدان دید خود داشته باشند. موس های ارگونومیکی، کیبوردهای ارگونومیکی، لوازم اداری ارگونومیکی و کاملاً قابل تنظیم، کارمندان را در خط وضعیت طبیعی قرار داده و در نتیجه صدمات کاری (عضلانی-اسکلتی) ناشی از عدم لحاظ موارد ارگونومیک را از بین می برند.

پیشینه چاپ

از مهمترین رخدادهای تاریخ، اختراع حروف چاپی مستقل و دستگاه چاپ بوده‌است که به تصور غالب،‌ اولین بار، یوهانس گوتنبرگ (۱۴۶۸-۱۳۹۷) آلمانی در سال ۱۴۵۶ میلادی آن را اختراع کرد؛ اما در حقیقت اختراع فن چاپ به قرن‌ها پیش از گوتنبرگ برمی‌گردد. ادوار تاریخی چاپ و تحولات آن از ابتدا تاکنون به طور کلی به ۶ دسته تقسیم بندی می‌شود:


پیش از تاریخ و آغاز دوران تاریخی

دوران باستان

دوران چینی‌ها

دوران هنری

دوران مکانیک

دوران فتو مکانیک

این دوران از آغاز خط نویسی و پیش از آن تا حدود قرن ۲۰ میلادی را شامل می‌شود.

 

ادامه مطلب ...